دندونی
سلام کوچولوی مامان میدونی چی شده ؟راستش امروز متوجه شدم بالاخره شما دندون دراووردی عزیزدلم مبارکت باشه .نمیدونی چقدر خوشحال شدم خیلی منتظر این روز بودم اما یه مشکلی هست اونم اینکه مامان بزرگت و خاله هات نیستن تا برات جشن بگیریم باید ببخشی البته بعدا برات جبران میکنم تو اصلا نگران نباش
اینم بگم دوسه روزی میشه که داری چند قدمی رو به صورت چهاردست وپا میریدومن نمیدونم از ذوقم چیکار کنم چون خیلی از این حرکت نی نی ها خوشم میادوحالا گل پسر خودم داره چهار دست و پا میره یه بار دیگه بهت تبریک میگم ومنتظر روزی ام که با پاهای خودت بری دانشگاه ودکتراو....انشالله
این روزا خیلی شیرین شدی و مدام درحال حرف زدنی البته نامفهوم پشت سرهم میگی دادا دادا یا بابا یا لالا اما یه بارم نگفتی ماما اخ که چقدر تو شیرینی خلاصه خونرو میزاری رو سرت با حرف زدنات البته منو بابایی خوشحالیما عزیزم یه وقت بهت برنخوره پسرگلی من عاشقتم به خدا الانم که ساعت 7.30بیدارشدی وخودتو کشون کشون رسوندی بهم نشستی رو پام جوجوی مامان.